تهران رفتن مامانی
اينجا ماماني رفته بود تهران منم ماندم پيش عمه هام مامانم با مامان جون رفت تهران اخه به باباي مرخصي نداده بودن عمه هام منو بردن پارك با دوستاشون اونجا نهار خورديم كلي هم بازي كردم خيلييييييييي هم خوش گذشت ولي شب كه شد دلم براي ماماني خيلي تنگ شديه كوچلو گريه كردم اخه خيلي دلم تنگ شده بود بعد رفتم بغل بابا جونو خوابيدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی