دعاي يك مادر
دعای زیبا
از خدا خواستم عادت های زشت مرا
ترکم دهد !
خدا فرمود : خودت باید آنها را رها کنی !
از او خواستم آن فرزند معلول را شفا دهد !
خدا فرمود : لازم نیست روحش سالم است
جسم هم که موقت است !
از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند .
او فرمود : صبر حاصل سختی و رنج است
عطا کردنی نیست آموختنی است !
گفتم مرا خوشبخت کن !
خدا فرمود : نعمت از من خوشبخت شدن از تو !
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند .
فرمود : رنج از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیکت می کند .
از او خواستم رروحم را رشد دهد .
خدا فرمود : نه ! تو خودت باید رشد کنی .
من فقط شاخ و برگ اضافی را هرس می کنم تا بارور شوی !
از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم !
فرمود : برای این کار من به تو زندگی داده ام .
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او
مرا دوست دارد من هم دیگران را دوست بدارم
خدا فرمود : بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد !